فسخ نکاح
آنچه امروز در این مقاله بررسی می کنیم یکی از شیوه ها و علت های تمام شدن عقد نکاح است. عموم مردم تصور می کنند عقد نکاح تنها با طلاق است که منحل می شود و به پایان می رسد اما در قانون دو روش و علت دیگر هم برای پایان یافتن عقد ازدواج پیش بینی شده است.
به طور کلی عقد نکاح به سه شکل ممکن است منحل شود. یا واسطه طلاق یا با فسخ نکاح و یا به بذل و اتمام مهلت.
طلاق آشناترین شیوه تمام کردن ازدواج برای عموم مردم است. بذل مدت و یا اتمام مهلت در ازدواج موقت یا اصطلاحا همان صیغه اتفاق می افتد. اگر مهلت صیغه تمام شود یا یکی از طرفین بخواهد مدت باقی مانده را ببخشد یا به اصطلاح قانونی بذل کند عقد موقت نیز تمام می شود.
طلاق و فسخ نکاح که امروز به بررسی آن خواهیم پرداخت تفاوت هایی دارند.
تفاوت های طلاق و فسخ نکاح:
1. طلاق دارای تشریفات خاص است، برای مثال به دو شاهد مرد نیاز دارد و باید صیغه طلاق اجرا شود اما فسخ با اراده صاحب حق فسخ انجام میشود و صرفا به اطلاع طرف مقابل میرسد.
2. طلاق زوجه در زمان عادت ماهانه یا نفاس زن ممکن نیست اما فسخ در این دوران نیز امکانپذیر است.
3. طلاق مختص نکاح دائم است اما فسخ هم در نکاح دائم و هم منقطع ممکن است.
4. زوج و زوجه هردو میتوانند دارای حق فسخ باشند اما طلاق فقط حق زوج و تحت اختیار مرد است.
5. اگر مرد پیش از نزدیکی همسر خود را طلاق دهد باید نصف مهریه را بپردازد، اما در فسخ نکاح قبل از نزدیکی، زن جز در صورتیکه فسح به دلیل عنن باشد، حق مهریه ندارد.
6. در طلاق رجعی مرد در زمان عده امکان رجوع دارد اما در فسخ امکان رجوع وجود ندارد و تشکیل خانواده با نکاح جدید امکانپذیر است.
7. اگر زوجین سه مرتبه طلاق بگیرند، مجدد امکان ازدواج ندارند مگر با شرایط ذکر شده در قانون، در حالیکه در فسخ محدودیت وجود ندارد و هر چندبار که نکاح فسخ شود، میان زن و مرد حرمت ایجاد نمیشود.
حال سوالی که پیش می آید این است که زوجین در چه شرایطی امکان فسخ نکاح را دارند؟
بعضا در طرفین عیوبی وجود دارد که آنها امکان فسخ نکاح را پیدا می کنند:
عیوب مرد که به زن حق فسخ نکاح را می دهد
عیوب مختص مرد که در قانون مدنی ذکر شده، اگر مرد را از عمل زناشویی ناتوان کند، زن اجازه فسخ خواهد داشت.
این عیوب به شرح زیر است:
عنن : ناتوانی مرد در نعوظ
خصاء :عارضه مربوط به اخته شدن مرد
مقطوع بودن آلت تناسلی مرد
عیوب زن که به مرد حق فسخ نکاح را می دهد
این عیوب که در قانون ذکر شده، اگر در زمان عقد وجود داشته باشند و مرد بیخبر بوده، او میتواند نکاح را فسخ کند. لازم به ذکر است که اگر این عیوب با عمل جراحی یا هرنوع درمان قابل رفع باشد، حق فسخ برای مرد ایجاد نمیکند.
این عیوب به شرح زیر است:
جذام
قرن : وجود استخوانی در فرج که مانع جماع باشد
برص : یک نوع بیماری پوستی
افضاء : یکی شدن مجرای بول و حیض
نابینایی دو چشم
زمینگیری
عیب مشترک زوجین
عیب مشترکی هم وجود دارد که هم به زن و هم به مرد امکان فسخ نکاح را می دهد و آن هم عیبی نیست جز جنون. جنون تنها مصداق عیوب مشترک در زوجین است که موجب حق فسخ میشود.
برای اطلاع بیشتر در این خصوص مطلب مربوط به حجر زوج را مطالعه نمایید.
حق فسخ به دلیل تدلیس و تخلف از شرط صفت:
یکی دیگر از مواردی که به طرفین حق فسخ را میدهد، تدلیس یا فریب در ازدواج است.
یعنی فرد صفتهایی را به خود نسبت بدهد که آنها را ندارد. مثلاً خواستگار خودش را دارای تحصیلات عالی یا ثروتمند یا متخصص در هنر خاصی معرفی کند؛ اما بعد از اینکه خطبه عقد جاری شد، عروس بفهمد که تمام چیزهایی که درباره همسرش تصور میکرده، دروغ بوده است.
آخرین موردی که به یکی از طرفین عقد حق فسخ عقد را میدهد، تخلف از شرط صفت است.
شرط صفت یعنی اینکه صفت خاصی در شخص شرط شده باشد، ولی بعد از عقد معلوم شود که فرد فاقد آن وصف بوده است.
صفت شرط شده باید دارای نفع و فایدهای عقلایی و مشروع باشد. ثانیاً باید صفتی باشد که موجب ترغیب فرد شود. یعنی فرد با اتکا به این صفت، با شخص ازدواج کند؛ این میتواند اوصاف ظاهری، و یا درباره شخصیت مادی و معنوی فرد باشد.
تفاوت تدلیس با تخلف از شرط صفت در این است که در تدلیس فرد قصد فریب دارد، ولی در تخلف از شرط صفت، فرد چنین نیتی ندارد، واقعاً خود را واجد آن صفت میداند، اما بعد از عقد متوجه میشود که دارای آن وصف خاص نیست. مثل اینکه دختر یا پسری خود را منتسب به خانوادهای دارای ثروت و مقام بداند، ولی بعداً متوجه شود که نسبتی با آن خانواده ندارد.
چند نکته در خصوص فسخ نکاح که دانستن آنها بسیار اهمیت دارد:
- بعد از فسخ نکاح، زوجه باید همانند طلاق عده نگه دارد.
- خیار فسخ فوری است و اگر فورا بعد ازاطلاع از آن استفاده نشود این اختیار از بین میرود.
- حق فسخ نکاح به وراث منتقل نمیشود.
- فرد صاحب حق فسخ باید بالغ، عاقل و رشید باشد.
- فسخ عقد نیاز به رضایت طرفین ندارد و کسی که حق فسخ نکاح را دارد میتواند یک طرفه آن را انجام دهد.
- حق فسخ نکاح قابل اسقاط است. یعنی افراد میتوانند از این حق خود صرفنظر نمایند.
- اجرای فسخ به تشریفات نیاز ندارد اما باید در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت شود.
تکلیف مهریه در فسخ نکاح چیست؟
هرگاه فسخ ازدواج قبل از نزدیکی باشد زن حق مهر ندارد و استثناء عنن بودن مرد است که ئر این مورد زن مستحق نصف مهریه است.
هرگاه فسخ بعد از نزدیکی باشد زن مستحق همه مهریه است.
به نظر اکثر حقوقدانان در صورت فسخ به دلیل تدلیس زن در هیچ فرضی نردیکی یا عدم نزیکی مهریه تعلق نمی گیرد.
فسخ نکاح چگونه انجام می شود؟
همانطور که گفته شد، فسخ نکاح امری یکطرفه است. در واقع دارنده حق فسخ برای این کار ملزم به رعایت تشریفات خاصی نیست، و فقط با گفتن لفظ یا انجام عملی که بر آن دلالت داشته باشد، نکاح را فسخ مینماید. اما ثبت رسمی آن همانند ازدواج و طلاق الزامی است. به این منظور باید به دادگاه مراجعه نمود و پس از صدور حکم مربوط از سوی دادگاه، فسخ نکاح را در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت نمود.